پژوهش و شناخت آثار تاریخی گچی در ایران دو مشکل فنی و واژه شناسی دارد. مشکل فنی موضوع این مقاله، عموماً ناشی از شناخت خصوصیات بلور گچ، هم چون تغییرات حلالیت یا شکل بلوری در اثر حضور مواد افزودنی یا تغییرات محیطی است. در این مقاله 3 نمونهی تاریخی جمع آوری شده از کوه خواجهی سیستان، قلعه الموت قزوین و شادیاخ نیشابور، و 3 نمونهی مدلسازی شدهی جدید با توجه به ریزساختار بلوری آن ها بررسی میشود. آزمایش XRD حضور فاز غالب انیدریت (CaSO4) را برای هر دو لایهی گچ بری کوه خواجه نشان میدهد؛ در حالی که ملات مربوط به شادیاخ دارای فاز غالب ژیپس (CaSO4.2H2O) است. پس از تشخیص عدم حضور مادهی افزودنی آلی در نمونه های تاریخی با روش سوختن تر، از هر نمونه تصاویر SEM تهیه شد. این تصاویر در تشخیص کیفی شکل بلورهای گچ، کنارهم نشینی آ ن ها در ریزساختار نمونه های مختلف و سنجش فشردگی ریزساختار بلوری آن ها به کمک نرمافزار پردازش تصویر بهصورت کمّی کمک میکنند. در تصاویر SEM تهیه شده از دو لایهی گچ بری کوه خواجه، بلورهای منوکلنیک ژیپس دیده نمیشوند و ملات های گچ شادیاخ و قلعه الموت نیز فقط ساختاری فشرده را نشان میدهند؛ در حالی که در نمونههای مدلسازی شده، بلورهای گچ بهوضوح قابل شناسایی هستند. نتیجهی این مشاهدات بیان میکند که هرچند استفاده از تصاویر SEM و تحلیل بصری یا پردازش تصویری آن ها، نتایج ارزشمندی در بررسی و شناسایی ریزساختار مواد تاریخی گچی دارند، اما نتایج آن ها باید در کنار آزمایش XRD و پس از تشخیص حضور یا عدم حضور ماده ی افزودنی آلی، تفسیر و بررسی شوند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |