1- دانشگاه هنر اصفهان ، hr.ghorbani@aui.ac.ir
چکیده: (329 مشاهده)
چیدمان فضا، یک رویکرد پژوهشی ساختارگرایی در معماری است که با مطالعهی فنوتایپ(ساختار) و درک ژنوتایپ(کارکرد)، امکان تفسیر پیکربندی فضایی و سازمان اجتماعی را در محیطهای ساخته شده فراهم میکند. بقایای معماری بهجای مانده از گذشته، شاخصهای مهم در جایگاههای باستانشناختی محسوب شده و مهمترین یافته در بهکارگیری رویکرد چیدمان فضا هستند. اینکه بناهای پیشازتاریخی تا چه میزان از قابلیت ارائه پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی برخوردارند یا رویکرد چیدمان فضا تا چه حد قادر به شناسایی، ادراک و تفسیر آنها در ساختارها و استقرارگاههای پیشازتاریخی و آغاز تاریخی است؛ اطلاعات بسیار کمی وجود دارد. مطالعات پیشین- جز موارد اندک- استفاده از رویکرد چیدمان فضا را نه در خانهها یا مناطق جمعیتی پیشازتاریخی و آغاز تاریخی بلکه در دوران متأخر و معاصر لحاظ کردهاند. مقاله پیشرو با بهکارگیری روش چیدمان فضا و استفاده از ابزارهای مشاهده، برداشتهای میدانی، اسنادی، نرمافزارهای ایگراف و دپسمپ، به قیاس تحلیلی پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی ساختمانهای شمارهی 1(دورههای II و III) و 20 (دورهی IV) شهرسوخته پرداخته و شاخصهای عمق، مرتبه نسبی، همپیوندی، کنترل و نوع فضا را از منظر ارتباط و نحوهی دسترسی، خصوصی و عمومی بودن بررسی کرده تا به دو پرسش: الگوی پیکربندی فضایی در ساختمانهای شماره 1 و 20 شهر سوخته چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند؟ و چه ارتباطی بین پیکربندی فضایی و چیدمان اجتماعی آنها وجود دارد؟ پاسخ دهد. مطالعهی تحلیلی-تطبیقی ساختمانهای 1 و 20 شهرسوخته آشکارا نشانگر آن است که ساختمان شمارهی 1 از عمق بیشتر و متعاقباً از درجه خصوصی بودن بالاتری برخوردار است که میتواند به طبقهی اشراف یا فردی با موقعیت اجتماعی بالا تعلق داشته باشد؛ اما ساختمان شمارهی 20 دارای حرکت، همپیوندی و اتصال بیشتری است بنابراین نمیتوان آن را فقط بهمثابه بنای کاملاً خصوصی لحاظ کرد احتمالاً این بنا، ساختمانی با درجهی عمومیتر بوده است.
یاداداشت علمی:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
باستان سنجی دریافت: 1400/11/21 | پذیرش: 1401/5/2
ارسال پیام به نویسنده مسئول