باستان سجی و هدف نشریه
زینب نورزهی
دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته باستان سنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
باستانسنجی دانشی نسبتأ جدید و میان رشتهایی است که میتوان گفت تکمیل کننده و تأیید کنندهی حجم وسیع و گستردهایی از موضوعات و نظریات باستانشناسی و میراث فرهنگی با اتکا بر علوم پایهی علمی و آزمایشگاهی است . مهمترین مباحثی که در باستانسنجی به آن پرداخته میشود شامل تعیین قدمت و اصالت ، تاریخ گذاری، منشأ یابی، تکنولوژی ساخت و شیوه فناوری مصنوعات فرهنگی، بررسی روابط اجتماعات پیش از تاریخ و تاریخی و مهاجرتها ، زیست بوم شناسی ، جانور شناسی و دیگر مباحث مربوط به حوزه باستانشناسی است. که در مطالعه و شناخت میراث فرهنگی و مدیریت میراث فرهنگی با روشهای علمی نقش مهمی دارد.
در این راستا نشریه پژوهه باستان سنجی با به اشتراک گذاری یافتهها و دستاوردهای علمی پژوهشگران راه ارتباطی وسیعی در بین رشتههای مرتبط را هموار میسازد که به منظور کارایی بهتر و معرفی این رشته نیازمند حمایتهای بیشتر از جانب مسؤلان مربوطه و پژوهشگران و دانشجویان متخصص در این حوزه است.
باستان سنجی گشاینده گنجینه اسرار قدیمی انسانهای پیشین
فرحناز بیات نژاد
دانشجوی کارشناس ارشد باستان سنجی دانشگاه هنر اصفهان
به عنوان دانشجوی این رشته فکر می کنم که باستان سنجی یک تخصص میان رشته ای بین باستان شناسی تاریخ و مرمت می تواند باشد و طیف وسیعی از علوم، شامل: شیمی، فیزیک، تاریخ، باستان شناسی، معماری، گیاه شناسی و عملأ این رشته مانند کلیدی است که می تواند گشاینده گنجینه اسرار قدیمی انسانهای پیشین باشد.
این علم به طور خاص و آکادمیک طی ۳ سال اخیر در دانشگاهها به آن پرداخته شده و به عنوان یک رشته ی دانشگاهی مستقل جایگاه خاصی برای آن در نظر گرفته شده و تا قبل از این افرادی که رشته ی اصلی و تخصصی آنها علوم مرتبطی نظیر باستان شناسی مواد و مرمت بود در این حیطه نیز فعالیت داشتند وهنوز هم دارند. اما در دنیا تا اونجایی که نشریات مختلفی از قبیل Archaeometry و مجلاتی نظیر اون رو دنبال کردم به هرحال پیشینه قابل توجهی در این علم دیده میشود و در نتیجه فشار برای رسیدن به علم روز دنیا در این زمینه برای ما ایرانیان بیشتر میشود. ایران کشوری است که از لحاظ بافتهای تاریخی و باستانی قدمت بسیار طولانی دارد و در نتیجه بستر برای کار کردن در این رشته بسیار مهیا ست و جای کار بسیاری برای دانشجویان و علاقمندان به این رشته وجود دارد، تنها مشکلی که البته مشکل بسیار بزرگی هم به حساب می آید، کمبود امکانات در زمینه آزمایشگاهی و عدم در دسترس بودن آزمایشگاهها و تجهیزات وابسته و قیمتهای بالایی است که برای آزمایشهایی که برای این کار لازم است وجود دارد. اینجانب به عنوان فردی که در آینده عنوان یک باستان سنج رو در خود دارم، یه عنوان یک کارشناس این حوزه باید بتوانم با راهکارهای علمی و مستند، پاسخگوی سوالاتی که در زمینه قدمت اشیا، بناها، تکنولوژی ساخت آنها منشأ و منبع مواد اولیه ای که انسانهای پیش از ما از آنها برای تهیه ابزارآلات و دست ساختهایشان استفاده می کرده اند و یا سوالاتی ازاین دست باشم. با توجه به این که این نشریه هنوز نوپا می باشد، متاسفانه قشر زیادی از علاقمندان و فعالان این حوزه با آن آشنا نیستند، و اینکه خود من از شماره اول آن را دنبال کرده ام و مطالب جالب و مفیدی رو مطالعه کرده، پیشنهادم برای دست اندرکاران این نشریه تبلیغ بیشتر در بین کسانی است که به طور فعال و مستمر در حال کار کردن در این زمینه هستند و همچنین امیدوارم این نشریه بتواند با اعلام فرخوان های مختلف، زمینه ای را برای تعامل بیشتر بین دانشجویان و اساتید و فعالان فراهم آورد تا دانشجویان این رشته بتوانند حین تحصیل فعالیت حرفه ای خود را نیز آغاز کنند.
اصفهان،زمستان ۱۳۹۵
فرحناز بیات نژاد
دانشجوی کارشناس ارشد باستان سنجی دانشگاه هنر اصفهان
باستان سنجی و GIS
جاوید سلطانی
دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته باستان سنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
باستان سنجی به عنوان رشتهای نوپا و میان رشتهای با کاربرد علوم پایه توانسته سهم قابل توجهی از سوالات فرهنگی و معیشتی مطرح در حوزه میراث فرهنگی را در کنار رویکرد حفاظتی و معرفی آن پاسخگو باشد. این رشته را میتوان به نوعی دگردیسی تدریجی و مجهز شدن علوم باستانشناختی و میراث فرهنگی به دستاوردهای علمی روز دنیا دانست که با شکستن محدودتهای سابق سعی دارد تا دیدی واقع بینانه و روشنتر به گذشته داشته باشد. از جمله علومی که در راستای اهداف این رشته به عاریت گرفته شده است علم سنجش از دور و از زیر شاخههای آن GIS (سیستم اطلاعات جغرافیایی) است که دارای مجموعه سازمان یافته از سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری، اطلاعات جغرافیایی و نیروی انسانی متخصص است که با توجه به کاربردهای آن در این حوزه مورد استفاده قرار گرفته است.
قابلیتهایGIS
۱- جمعآوری، ذخیره، بازیابی، تجزیه و تحلیل اطلاعات با حجم زیاد
۲- برقراری ارتباط بین اطلاعات جغرافیایی و اطلاعات توصیفی و ایجاد تجزیه و تحلیل بین آنها
۳- توانایی انجام طیف وسیعی از تحلیلها
۴- داشتن دقت، کارایی، سرعت عمل زیاد، سهولت در به هنگام سازی دادهها
۵- توانایی انجام محاسبات آماری
۶- قابلیت ردیابی و بررسی تغییرات
۷- قابلیت مکانیابی
۸- قابلیت استفاده بصورت آنلاین با آخرین تغییرات اطلاعات از طریق ماهواره
۹- قابلیت پاسخگویی به سوالات مربوط به مکان
۱۰- یافتن مکانی که شرایط معینی را در بر بگیرد
۱۱- یافتن روند تغییرات در یک مکان یا سطح معین
۱۲- یافتن الگوی فضایی
۱۳- مدلسازی
و از نمونه کاربردهای سیستم اطلاعات جغرافیایی در باستانشناسی می توان به؛ سه بعدی سازی محوطههای باستانی و تحلیل آن، تشخیص و تعیین میزان تخریب سنگ نوشتهها و نقوش برجسته، بازسازی روند دگرگونی و تغییر شکل شهرهای باستانی، پایگاه اطلاعات باستانشناسی، تعیین اولین خواستگاههای انسانی، کاربرد آن در صنعت توریسم، تعیین حریم شهرهای باستانی، یافتن مناسبترین محوطهها برای کاوشهای باستانشناختی و غیره اشاره کرد. لازم به یادآوری است که نشر و به اشتراک گذاشتن تحقیقهای انجام پذیرفته در این زمینه کمک شایانی است برای رشد و ارتقای هر بهتر و سریعتر این رشته که به با نهایت امیدواری نشریه پژوههی باستانسنجی اقداماتی موفق و قابل ستایش در این زمینه داشته است که امید را در بین فارغالتحصیلان این رشته بیش از پیش زنده نگه میدارد و در پایان با امید به روزی که رشته باستانسنجی و فارغالتحصیلان این رشته در کنار همیاری مسئولین دین خود را نسبت به میراث ارزشمند گذشته در جهت شکوفایی آینده این مرز و بوم ادا نمایند.
جاوید سلطانی
دانشآموخته ارشد رشته باستانسنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
پاییز ۹۵
آرکئومتری یا بکارگیری علوم دقیق طبیعی
فرح انگیز صبوحی ثانی
دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی
آرکئومتری (Archaeometry) متشکل از دو واژه ](سنجش، میزان) Archaeo + Metre (باستان)[ میباشد. همانگونه که پیداست آرکئومتری را میتوان بکارگیری روشهای علوم دقیق طبیعی (شیمی، ریاضی، زمینشناسی، فلزشناسی، فیزیک و ...) در نظام مطالعاتی دانش میراث فرهنگی به ویژه باستان شناسی، و همچنین مرمت و حفاظت اشیاء و بناهای تاریخی و دیگر رشته های وابسته همانند موزه داری و غیره دانست.
اما آرکئومتری واژهای مبهم و تعریف نشدهای است که هنوز آنطور که میبایست، جایگاهش را در ادبیاتِ مطالعاتِ میراث فرهنگی ایران نیافته است. کمبود وجود اینگونه مطالعات نظام مند و تاسیس رشتههای مرتبط با آن، همانند باستان سنجی، همیشه در نظام آکادمیک کشورمان قابل درک و احساس بوده است. گرچه دیر بوده اما امروز در کشور عزیزمان ایران آن هم به همت دانشگاه هنر اسلامی تبریز، شاهد این مهم هستیم، که یادآور ضربالمثل معروف ماهی را هروقت از آب بگیریم تازه هست خواهد بود. سرعت حرکت روبه جلو و پیشرفت این رشته تخصصی با تربیت نیروهای انسانی در این زمینه و به دنباله آن راهاندازی نشریه پژوهه باستانسنجی کاملاً مشهود است. اما بازهم شاهد مبهم بودن این رشته در حوزه مطالعات میراث فرهنگی هستیم. این رشته نوپا در ایران نیاز به حمایتها و پشتیبانیهای بیشتری دارد تا پژوهشگران و دانشجویان آن کمی دلگرم شوند. ما در کشور شاهد حمایت های همه جانبه از سوی ارگانهای مختلف در زمینه مطالعات باستان شناسی، مرمت و هنر هستیم اما این رشته هنوز یتیم مانده، و نیاز دارد تا تحت حمایت های سازمان های گوناگون از جمله میراث فرهنگی، پژوهشگاه های باستان شناسی و مرمت و حتی آزمایشگاه های مختلف دانشگاهی و خصوصی قرار گیرد. حتی با راه اندازی واحدهای پیشبردی آن همانند پژوهشکده باستان سنجی و ... می توان شاهد مستقل شدن کامل آن بود. و در این بین بدلیل تنها بودن نشریه پژوهه باستان سنجی در ایران این مهم نیاز است تا نشریات و دیگر مجلات حوزه های مختلف باستان شناسی، مرمت و غیره از یافته ها و پژوهشهای محققان این حوزه حمایت کامل را بنمایانند.
فرح انگیز صبوحی ثانی
دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی
دانشگاه هنر اصفهان
باستان سنجی حوزه ای بین رشته ای برای شناخت عمقی میراث باستانی
رعنا بهره مندی
دانشجوی کارشناسی ارشد باستانسنجی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
در دورانی که من دانشجوی رشته مرمت آثار تاریخی بودم، مواقعی پیش میآمد که لازم بود یک کار علمی، یک آنالیز، یک تحلیل داده و در کل یک آزمایش همه جانبه بطور تخصصی صورت بگیرد تا جواب سوالی مهم داده شود. جوابی که در سرنوشت حفظ یک اثر تکرارناپذیر تاریخی بیشترین نقش را داشت. اما انجام این کار توسط مرمتگر شاید بسیار دشوار بود و نیاز دیده میشد که متخصصانی دیگر به کمک مرمتگران بیایند. همواره به این می اندیشیدم که کدام علم، کدام رشته و تخصص جوابگوی سوال است؟ از زمانیکه رشته ی باستانسنجی در دانشگاه هنراسلامی تاسیس گردید و بنده آن را به عنوان علمی که میخواستم متخصص آن شوم برگزیدم، ابهامات من روشن گردید. و آن اینکه تنها رشتهی بین رشتهای که میتواند بزرگترین کمک را در راستای شناخت و حفظ هرچه بهتر میراث فرهنگی بنماید باستانسنجی است. دانشی که خود از علوم پایه همچون شیمی ،فیزیک ،زمین شناسی، ریاضی و جغرافیا و مباحث دیگر از جمله باستان شناسی ،مردم شناسی، هنرو تاریخ بهره میگیرد تا صحیحترین و دقیقترین نتیجهگیری و تحلیل سوالات و داده های دوران باستان و اشیای متعلق به آن را ارائه دهد. در کشوری همچون ایران با تمدنی عظیم و آثار تاریخی فراوان و ارزشمند، وجود چنین رشته و زمینهای برای پاسخ به ابهامات و برخورد درست با این میراث گرانبها بسیار لازم مینمود. ایجاد این رشته در ایران و تبریز گامی است بلند و مثبت در راستای تخصصی گردیدن و علمی شدن تبدیل اطلاعات باستان شناختی به نتایج دقیق و ارزشمند. این رشته با بکارگیری علوم بروز و تکنولوژی های پیشرفته، آنالیزهای دستگاهی مانند FTIR, SEM, XRD, XRF وغیره و مطالعات آزمایشگاهی دقیق و علمی، پاسخی صحیح در اختیار پژوهشگران و دوستداران میراث فرهنگی قرار میدهد. امید است که به مدد رشتهی باستانسنجی و فعالیت هرچه بیشتر و متقابل دانشجویان این رشته در پژوهش ها و فعالیت های مرمت و باستان شناسی بتوانیم گامی بلند در راستای حفظ و شناخت هرچه بهتر و صحیح ترمیراث تاریخی گرانبهایمان برداریم.
باستان سنجی و شکل گیری نشریه علمی
زهره قاینی
دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته باستان سنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
تاریخ جهان مجموعه وقایعی است که در طول زمان برای انسانهای روی کره زمین اتفاق افتاده است که علم باستان سنجی با به کار گیری شاخه های محتلف علوم طبیعی و مهندسی به منظور درک و شناخت بهتر تاریخ در این راه کمک شایانی می کند.متاسفانه با اینکه علم باستان سنجی در جهان نیم قرن تجربه دارد اما در ایران از سال 1391 در دانشگاه هنر اسلامی تبریز فعالیت خود را به عنوان یک رشته مجزا آغاز کرد و در همین مدت زمان کم، روشهای استخراج داده ها و تجزیه و تحلیل داده ها را با تغییرات اساسی مواجه کرد.لیکن با توجه به پیشینه غنی تاریخ ایران می توان افقهای روشنی را برای شناخت بهتر و بیشتر هویت فرهنگی و تاریخی ایران به مدد رشته باستان سنجی تصور کرد که تعیین اصالت نسخ خطی منسوب به دوره صفویه با استفاده از روشهای طیف سنجی و حرارتی گام کوچکی بود که توسط وی به عنوان یک باستان سنج برای جلوگیری ازجعل اسناد گذشته وکمک به مشخص کردن تاریخ اسناد بدون تاریخ مکتوب صورت پذیرفت تا ضمن شناساندن قابلیتهای عظیم این رشته ازسواستفاده از منابع تاریخی و جلوگیری ازجایگزین کردن منابع جدید جلوگیری شود. علم باستان سنجی علمی به روز است که پژوهشگران این عرصه برای فعالیت بیشتر نیاز به آگاهی از اقدامات و فعالیتهای سایرپژوهشگران دارند که در ایران در این راه، نشریه پژوهه باستان سنجی از سال 1394 در دانشگاه هنر اسلامی تبریز در دو بخش مقالات علمی-پژوهشی و علمی- مروری با انتشار مداوم نتایج مطالعات در این حوزه ضمن شناساندن رشته باستان سنجی و فعالیتهای این عرصه به پژوهشگران این رشته نوپا کمک شایانی کرد که به دلیل روابط تنگاتنگ بین رشته های باستان سنجی، باستان شناسی و مرمت آثار تاریخی ضمن تشکر از زحمات مسئولین مجله پژوهه باستان سنجی پیشنهاد می کنم همایشها و سمینارهایی برای این رشته ها در کنار هم، برای آشنایی پژوهشگران و فعالیتهای آنها باهم، در نظر گرفته شود.
زهره قاینی.15/9/1395
باستانسنجی در مرمت آثار تاریخی
ملیحه کریمی
دانشجوی کارشناسی ارشد مرمت اشیاء فرهنگی و تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان
باستانسنجی را میتوان تخصصی برگرفته از رشتههای مختلف جهت بررسی علمی میراث تاریخی فرهنگی دانست که در عین همپوشانی با سایر رشتهها دارای هویتی مستقل است. به علت نوپا بودن این رشته در ایران پرواضح است که تحقیق و تلاش در این زمینه ما را به شناخت و درک بهتر از این رشته میرساند. و باتوجه به نقش پررنگ میراث فرهنگی و سیاستهای حاکم در این حوزه پیشرفت در این راستا منوط به سیاست گذاریهای موجود بوده، در حالیکه فرهنگ و تمدن ایرانی قابلیت زیادی جهت مطالعه باروشهای جدید علمی و تخصصی دارد. امیدوار هستیم زمینه های مناسب جهت رشد این رشته فراهم گردد و نشریه پژوهه باستانسنجی با بسترسازی و ترویج علمی روشهای نوین بتواند راهگشای بسیاری از مشکلات در زمینهها و رشتههای مختلف از جمله رشته مرمت آثار تاریخی فرهنگی باشد زیرا این تخصصها تکمیل کننده هم هستند.
باستان سنجی با دیدگاه حفاظتی
نیوشا مومنی
دانشجوی کارشناس ارشد مرمت اشیاء تاریخی فرهنگی دانشگاه هنر اصفهان
علم باستان سنجی، شامل استفاده از تکنیک های علمی و روش های علمی برای تحلیل مواد باستان شناسی، برای کمک به قدمت آثار باستانی و به نوعی منشاء یابی یه سری از مواد معدنی است. ورود رشته نوپا باستان سنجی و نزدیکی به رشته مرمت اشیا تاریخی و فرهنگی کمک بسیار زیادی به مرمت گران اشیا و همکاری بسیار زیادی بین آنها را قوی می سازد. درباره آینده رشته باستان سنجی می توان اینگونه اظهار نظر کرد که با پتانسیل های مختلف و زیادی که در کشور وجود دارد نگاه جدیدی در حوضه حفاظت به جهانیان و ایران به خصوص در زمینه فرهنگی و همچنین تمدن بی نظیر ایران باز خواهد شد. در حوضه تخصصی بنده به عنوان مرمت گر اشیا تاریخی فرهنگی ارتباط بسیار زیادی و نزدیکی با تخصص باستان سنجی وجود دارد به طوریکه اغلب در ارتباط با حوزه فن شناخت یه اثر بسیاری از آزمایشات و تحلیل ها ارتباط نزدیکی با هم دارند.
در حوزه پژوهش و انتشارات باستانسنجی کشورمان ایران وجود مطالب فارسی زبان بسیار اندک است و این خود کمی شناخت افراد غیر بومی در این رشته را کمی سخت کرده است. با نگاهی اجمالی به این رشته که با ورود آن به دو دانشگاه هنر اسلامی تبریز و دانشگاه هنر اصفهان که پژوهشگران قابل توجهی را تعلیم و آموزش داده اند شاهد پیشرفت چشم گیر این رشته در میان علاقه مندان هنری به خصوص رشته مرمت اشیا تاریخی فرهنگی شده است. ایجاد دوفصلنامه پژوهه باستان سنجی اقدامی چشمگیر و بسیار ارزنده در ایران است که راه های پیشرفت باستان سنجی و مرمت و باستان شناسی را بیش از پیش غنی تر می سازد.
اصفهان، پاییز 1395
دانشجوی کارشناس ارشد مرمت اشیاء تاریخی فرهنگی دانشگاه هنر اصفهان
گامی مهم از باستان سنجی تا نشریه پژوهه
حکیمه افشاری نژاد
دانشآموخته ارشد باستانسنجی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
من یک باستان سنج هستم. وظیفه من علاوه بر درک گذشته و شناخت روشن تر تاریخ، ارائه اطلاعات استخراج شده در جهت بهبود دانش امروزی است. به زبان ساده یک پژوهش زمانی می تواند مفید واقع شود که با برقراری ارتباط صحیح بین علوم مختلف و با استفاده از آن ها در تلاش برای رسیدن به پاسخی صحیح تر و دقیق تر مسائل بوده و در خدمت به علم و دانش امروز و آینده قرار گیرد که در این بین باستان سنجی رهیافت مناسب تری برای اینگونه پژوهش محسوب می شود. گرایش های متفاوت در این حیطه ی گسترده موجب برقراری ارتباطات کارآمد بین علوم و متخصصین مختلف شده است که در این راستا پروژه های مفیدی در حوزه ی میراث فرهنگی کشورمان با هدف پرداختن به یک مشکل متمرکز و دقیق باستان شناسی صورت گرفته است. هرچند پس از راه اندازی و تصویب این علم میان رشته ای در کشور، فعالیت ها و پژوهش های مرتبط با آن بیش از پیش گسترده شده است. بر همین مبنا نشریه پژوهه باستان سنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز به عنوان منبعی مشخص برای گردهم آوری مطالعات باستان-سنجی راه اندازی شده است. هدف این نشریه ی تخصصی، انتشار مطالعات و معرفی حوزه های مختلف باستان سنجی، معرفی متخصصین مرتبط امر، رویکردها و مسائل مهمی است که در مراحل انجام هر پژوهشی بوجود می آید و مطالعه و بررسی های وسیع تری را می طلبد. این نشریه هم چنین زمینه ی مناسبی را فراهم آورده تا با اتکا به علوم امروزی و در دسترس، بتوان تجربیات مفیدی در اختیار پژوهشگران آینده قرار داد و راه ارتباطی سودمند بین علوم مختلف پایه و همکاری برای اجرای پروژه های مهم باستانسنجی ایجاد نمود.
حمایت و همکاری های بی دریغ اساتید صاحب نام و بین المللی و نیز استقبال روزافزون دانشجویان باستان سنجی و علوم مرتبط با این رشته موجب پایداری نشریه و ایجاد گام های مهم در روند توسعه باستان سنجی در کشور شده است.
امیدواریم با برنامه ریزی بلند مدت در جهت موفقیت هرچه بیشتر این رشته در سطح بین المللی تلاش نماییم.
باستانسنجی نگرشی نو به علم میراث فرهنگی
یاسین صدقی
دانشجوی کارشناسی ارشد باستانسنجی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
آرکئومتری یا باستانسنجی را میتوان از شاخههای دانش میراث فرهنگی که برپایهی علوم پایه و مهندسی استوار است برشمرد. آرکئومتری علمی است میان رشتهای که با شناخت کافی از علوم پایه همچون شیمی، فیزیک، زیست، زمینشناسی، آمار و سایر علوم سعی دارد پاسخگوی پرسشهای موجود در زمینهی باستانشناسی، مرمت، موزهداری، تاریخ و هنر باشد. دریک نگاه این حوزه را میتوان به سه بخش کلی شناخت مواد (آرکئومتالورژی، آرکئوسرامیک، آرکئومینرالوژی و...)، سالیابی (رادیوکربن، ترمولومینسانس، دندروکرونولوژی و...) و مکانیابی محوطههای باستانی (ژئوفیزیک، عکسبرداریهای هوایی و ماهوارهای، ژئوالکتریک و ...) تقسیمبندی نمود.
باتوجه به گستردگی وسعت و پیشینه کمی و غنای فرهنگی کشور عزیزمان ایران که دربردارنده تعداد بیشماری از محوطههای تاریخی و باستانی است که سازنده حجم عظیمی از دادههای مطالعاتی حاصل از بررسیهای باستانشناسی این محوطهها میباشد، همچنین ازسویی دیگر گستردگی دادههای علمی بررسی نشده موجود در مخازن موزهها و انبارها که به مراتب رو به گستردگی میباشند، نیازمند حمایت و پشتیبانی از پژوهشگران حوزه باستانسنجی را در اموری همانند تشکیل آزمایشگاههای باستانسنجی و پژوهشکدهی باستانسنجی برای همکاری و پاسخگویی به سوالات این دادهها را دارا است. در نظام آکادمیک ایران همیشه رشتههایی از قبیل باستانشناسی و مرمت، پیشروی مطالعات پایه در زمینه میراث فرهنگی بودهاند، اما همیشه در پیوند این رشتهها با سایر علوم خلأیی احساس میشد که نیازمند بکارگیری علمی مانند باستانسنجی در ایران را حاصل شده است.
اما یکی از مهمترین بخشهای یک پژوهش علمی انتشار نتایج و بررسیهای صورت گرفته در جهت پاسخگویی به پرسمانهای موجود میباشد که همیشه یکی از مشکلات اساسی این حوزه بوده است. اما با ورود این علم به کشور عزیزمان ایران و باتوجه به تربیت و پرورش پژوهشگرانی در این حوزه خوشبختانه گروه باستانسنجی وابسته به دانشکدهی هنرهای کاربردی دانشگاه هنر اسلامی تبریز در گامی دیگر توانسته است در این امر پیشرو باشد و اقدام به راهاندازی دوفصلنامه پژوهه باستانسنجی بنماید. لذا باتوجه به اهمیت یافتن این حوزه در مطالعات میراث فرهنگی ضرورت ایجاد نشریههای دو زبانه و حتی چندزبانه در جهت نشر یافتهها و شناخت حوزههای علمی پژوهشگران مرتبط با یکدیگر بیشتر از پیش احساس میشود.
یاسین صدقی
دانشجوی کارشناسی ارشد باستان سنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز
ماهیت میان رشتگی در مطالعات باستان سنجی و اهمیت انتشار دستآوردهای علمی آن
مهدی قربانی
کارشناس ارشد مرمت اشیای فرهنگی و تاریخی
باستانسنجی، که برخی این واژه را با عنوان «علم باستانشناسی» تعریف میکنند، در قالب یک حوزه جامع پژوهشی و میان رشته در زمینه مطالعات باستانشناختی، میراث فرهنگی و هنر متمرکز شده است. اگر از دیدگاه یک حفاظتگر (مرمتگر) آثار، تعریفی تخصصیتر از من خواسته باشید نیز خواهم گفت: بهطورکلی، باستانسنجی اهرمی است بسیار توانمند و کارآمد برای تفحص و پاسخگویی به پرسشهای علمی و مسائل ناشناخته فرهنگی و تاریخی. یک باستان سنج سعی دارد که بهواسطه انجام پژوهشهای علمی با رویکردهای میانرشتهای در سایر علوم، برخی از مسائل مجهول در میراث فرهنگی و تاریخی را با کنجکاوی و دقت بالا مورد بررسی و تحلیل علمی قرار دهد تا لذا از این طریق و پس از دستیابی به اطلاعاتی ویژه، شرایط شناخت و معرفی وجوه کمتر توجه شده در میراث گذشتگان را برای مخاطبان فراهم سازد. به استناد این تعریف و از دیدگاه من، باستانسنجی علیرغم اینکه فعالیتهای مستقلی را میتواند پیش بگیرد نیز قادر است که در تکمیل و بسط فعالیتهای مربوط به دو حوزهی باستانشناسی و حفاظت از آثار، مشارکت فعال و مؤثری را برنامهریزی نماید. درنتیجه، یک باستان سنج همواره بایستی مطالعات بسیار عمیقی را در سایر علوم داشته و لذا قادر باشد متغیرها و مؤلفههای موردنظر خود را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.
حدود پنج سال پیش بود که خبر پیگیری برای تأسیس رشته باستانسنجی در دانشگاه هنر اسلامی تبریز و متعاقب آن در دانشگاه هنر اصفهان را شنیدم. در آن زمان دانشجوی سال آخر دوره کارشناسی بودم که با شنیدن این خبر، اولین پرسشی که برای من پیش آمد این بود که این حوزه در جامعه میراث فرهنگی ایران چه جایگاه خواهد یافت و نیز تا چه اندازه میتواند در پیشبرد اهداف میراث فرهنگی کشور و بلکه جهان مثمر ثمر واقع شود. تا اینکه بالاخره حدود یک سال گذشته، خبر راه اندازی نشریه باستانسنجی (پژوهه باستانسنجی) شنیدم که حقیقتاً به آیندهی این حوزه علمی یعنی باستانسنجی در کشور، بیش از پیش بسیار امیدوار شدم و بلکه اکنون هستم؛ چرا که بر این باورم وجود یک نشریه علمی در یک جامعه علمی، موجودیتی تأثیرگذار است که علاوه بر درج اعتبار علمی نیز به موجب اشاعه و تکثیر دستاوردهای پژوهشی از آن حوزه، ضرورتی حیاتی برای آن جامعه علمی و تحقیقاتی تلقی میشود. امروز، ضمن تبریک به جامعه باستانسنجی ایران، اخیراً به جهت انتشار مقالات تخصصی در نشریه پژوهه باستانسنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز، به موفقیتهای بیشتر این جامعه علمی در آینده، بسیار امیدوار و البته متوقع هستم.
مهدی قربانی/۲۹/۰۲/۱۳۹۵ -
شرحی بر باستانسنجی و تولد یک نشریه علمی
رامین محمدی سفید خانی
دانشآموخته ارشد باستانسنجی، دانشگاه هنر اسلامی تبریز
در شرح باستان سنجی این نکته بس که بیانی نزدیک به ریاضیات و منطق دارد و آنچه میگوید به قانون نزدیکتر است؛ و در حوزه علوم دسته بندی می شود نه دانش! باستان سنجی با تکیه بر علوم پایه، علوم مهندسی و اصول منطق در بیان، کوششی برای هم افزایی ارزش حقیقی مطالعات کهن دارد.
باستان سنجی گاه پیشگویی قابل است که از پراکنش و جهت گیریهای فرهنگ ها و تمدن ها سخن می گوید؛ گاه مهندسی درخور برای بررسی علمی آثار و بقایای باستانی است؛ گاه کاشف وجوه پنهان تمدن ها در شرایط زیستی و محیطی آن هاست؛ و گاه کارگاهی تیزبین برای زدودن چهره جعل و اصالت بخشی به آثار است. در تمام آنها و دیگر حوزه ها، باستان سنجی به مثال نوری است که سیاهی باستان بافی و سطحی نگری را در حوزه مطالعات کهن کمرنگ می کند.
با آنکه بیش از نیم قرن از تولد آن رشته می گذرد، ولی در کشور ما نورشته ای است که هنوز در پی یافتن جایگاه خویش در حوزه مطالعات میراث فرهنگی تاریخی است و مانند بسیاری از علوم مرتبط، به صورت حلقه های مجزای یک زنجیر فعالیت می کند. حتی نبود متخصصین مرتبط در حوز ه های مختلف باستان سنجی، نقصان بزرگی در تفسیر و نتیجه گیری مطالعات است. خوشبختانه با تشکیل رشته تخصصی باستان سنجی درکشور امید پر نمودن خلأهای بسیاری ممکن گردیده است و از اولین گام های هم افزایی در پیشبرد آن مهم، ایجاد نشریه پژوهه باستان سنجی است. بر کسی پوشیده نیست که ماندگاری تلاش های صورت گرفته در یک پژوهش به توان انتشار آن بستگی دارد. قسم به قلم و هر آنچه می نویسد قدرت جاودانگی آن امر را به خوبی نشان می دهد و شعار وزین انتشار بده یا بمیر(Publish or Perish) درکی از جاودانگی است که انشالله نور پرفروغش در کشور ما نیز همه گیر گردد و سالها تلاش و سرمایه مصرف شده در حوزه های علمی در گنجینه شفاهی و ذهنی بزرگان آن عرصه ها فاسد نشود و میراث الصاق شده به کفن و حافظه پنهان شخصی نباشد.
اتخاذ تدابیر و زمینه های انتشار نتایج پژوهش ها در بسترهای علمی را می توان از نعمات الهی دانست که توسط همتدارانی از جنس خورشید برای خدمت به جاودانگی تلاش های بشر در شناخت هستی میسر می شود. تنها نشریه تخصصی در زمینه یعنی پژوهه باستان سنجی کشور، گام مهمی در ارائه و نشر مطالعات صورت پذیرفته در این عرصه نوظهور است و به منظور بقا، رشد و تکامل، نیاز مبرمی به حمایتهای معنوی صاحب قلمان این عرصه دارد. تاریخچه تمامی انتشارات که امروزه صاحب درجاتی والا از اعتبارند، نشان دهنده تلاش و همدلی گروهی متخصص به منظور انجام وظیفه از برای میهن و آیندگان بوده است که چون نشریه پژوهه باستان سنجی از نهالی خرد به درختی تنومند مبدل شده اند. امید می رود به همت والای متخصصان باستان سنجی و حوزه های مرتبط، این نشریه نیز بتواند جایگاه ویژه ای در میان همتایان خود یافته و مرجع بین المللی پژوهش های صورت پذیرفته در ایران گردد تا چنین بومیگزینی هایی در بسترهای مناسب، باعث نیل به اهدافی چون خودباوری، علمزایی، خودکفایی و کاهش وابستگی به بیگانه را هموار سازد.
رامین محمدی سفید خانی
دانش آموخته ارشد باستان سنجی ازدانشگاه هنر اسلامی تبریز
باستان سنجی جایگاهش را در میان سایر علوم یافته است.
امیر ثناجو
دانش آموخته کارشناسی ارشد باستان سنجی
باستانسنجی (آرکئومتری) یکی از دانش هایی است که در سال های اخیر مورد توجه فراوان پژوهشگران حوزهی میراث فرهنگی و باستان شناسی قرار گرفته. این دانش، یک نظام بین رشته ای محسوب می شود که آن را میتوان ادامه ی پژوهش های شیمی باستان شناختی در قرن نوزدهم و نیمه ی اول قرن بیستم دانست که در نیمه دوم همین قرن، با رشد یافتن دانش باستان سنجی این پژوهش ها صرفا به شیمی محدود نشده و سایر علوم طبیعی را نیز در برگرفته است. باستان سنجی نیز مانند بسیاری از نظام های بین رشته ای در ابتدا وام دار اصول و روش های علوم به کار رفته در آن، مانند شیمی بود ولی به تدریج توانسته است چارچوب و بنیان های ویژه ی خود را داشته باشد و یک دانش اکادمیک به حساب آید؛ گرچه چنین دانش هایی همیشه متاثر از علوم بنیادین آنها می باشد. امروزه شناخت انسان و جهان و دگرگون یهای آنها، چه در علوم انسانی و چه در علوم طبیعی، ازطریق روش های علمی انجام می گیرد. باستان سنجی نیز به عنوان یک دانش بین رشته ای، پلی بین علوم طبیعی و علوم باستانشناختی به حساب می آید که در دهه های اخیر توانسته است اصول و چارچوبهای خاص خود را داشته باشد. روش های علمی و آنالیزی امروزه جایگزین روش های نظری و بصری برای پاسخگویی به سوالات مطرح در علوم باستان شناختی، از سالیابی و لایه نگاری تا شناسایی صحت و جعل آثار هنری، شده است. رویکردها و نحوه کاربرد این دانش ارتباط مستقیمی با نگرش و رهیافتهای دیگر حوزههای مطالعات میراث فرهنگی از جمله باستانشناسی و حفاظتگران آثار تاریخی دانست؛ کاربرد باستانسنجی در مطالعات باستانشناسی بستگی زیادی به رهیافتها و مکاتب نظری گوناگون باستانشناسی دارد. پرسشهایی که در باستانشناسی مطرح می گردد بیشتر پرسش هایی درباره ی فرهنگ های باستانی زمان و مکان، محیط زیست، فناوری، اقتصادساختارها) و جهانبینی مردمان گذشته است. بنیان تحلیل های فرهنگی باستانشناسی، مدارک باستانشناختی یا مواد فرهنگی است که مفهوم مدرک باستانشناختی و نحوه ی نگرش به آن در مکاتب نظری، متفاوت بوده و به دلیل همین تفاوت ها است که به کارگیری روش های علمی و باستانسنجی در مورد مدارک باستان شناختی نیز در کشورها و مراکز آکادمیک مرتبط یکسان نباشد. به دلیل اینکه باستانشناسان اروپایی از لحاظ تاریخی پیوستگی زیادی با علوم طبیعی، نسبت به علوم اجتماعی، دارند باستان سنجی ابتدا در اروپا گسترش یافته و نقش مهم خود را حفظ کرده و رابطهی خوبی با باستان شناسی داشته است. در ایالات متحده و مناطقی که از لحاظ علمی و آکادمیکی تحت تاثیر باستان شناسی امریکا هستند، به باستان سنجی بیشتر به عنوان یک تخصص اختیاری نگریسته می شود تا یک دانش مستقل.
باستان سنجی را می توان نمود تفکر علمی و آگاهانه در علوم باستان شناختی و هنر دانست. این رویکرد دنیای وسیعی را به روی متخصصین این علوم و همچنین پزوهشگران علوم دیگر به ویژه علوم طبیعی گشوده است تا با همکاری همدیگر افق های جدید را در یافتن پاسخ های علمی و دقیقتر به پرسشهای مطرح در دانش های مطالعاتی میراث فرهنگی بگشایند. امید است نگاه باستان سنجانه در بین مدیران و متخصصان میراث فرهنگی کشور به ویژه باستان شناسان و حفاظتگران آثار تاریخی روز به روز گسترش پیدا کرده و نویدبخش پیشرفت علمی و آکادمیک در این علوم باشد.