علوم وابسته به آثار فرهنگی و زبان فارسی - پژوهه باستان سنجی

علوم وابسته به آثار فرهنگی و زبان فارسی

علوم وابسته به آثار فرهنگی و زبان فارسی
مسلم میش مست نهی
دانشجوی دکترای باستان‌شناسی، دانشگاه آزاد برلین

مسلم میش مست نهی

"مرزهای زبان من، مرزهای جهان من هستند"، گزین‌گویه‌ای از لودیگ ویتگنشتاین، یکی از شاخص‌ترین چهره‌های فلسفی قرن 20، بیانگر ارزش زبان در فرآیند شناخت و تفکر است. واژه‌ی باستان‌سنجی، حتی اگر ترجمه‌ی واژه به واژه‌ی "آرکئومتری" نیزباشد، نشانگر گسترش زبان فارسی و تلاش فارسی زبان‌ها در راستای سنجیدن دانشورزانه‌ی آثار فرهنگی-تاریخی به کمک روش‌های نوین علمی است. بی‌تردید در بازه‌ی زمانی کوتاه یک نسل از مرمتگرها، باستان‌سنج‌ها یا  باستان‌شناس‌ها اهمیت چندانی ندارد که شیوه‌ای خاص از شناخت فازهای بلوری یک ماده را "XRD" بنامیم یا "پراش پرتو ایکس"، اما در نگاهی دوراندیشانه‌تر می‌بینیم که حتی طرح پرسش در مورد یک اثر تاریخی، در ذهن ما با کلمات و در زبان شکل می گیرد. پس شاید بودن و گستردن زبان فارسی در شاخه‌های مختلف علمی و به خصوص در علوم وابسته به میراث فرهنگی همچون باستان‌سنجی، نگهداشت آثار تاریخی یا باستان‌شناسی تاثیری بلندمدت در تولید و بازتولید پرسش و تفکر در این گستره، در زبان فارسی داشته باشد.
همزمان از نگاه مخالف نیز می‌توان به این پدیده نگریست و مشکلات ناشی از نا‌آشنایی کاربران فارسی زبان با مطالعات پویای بین‌المللی در زمینه‌ی تخصصی، یا برعکس ناآگاهی جهان غیر فارسی زبان از تلاش پژوهشگران فارسی زبان را به عنوان نقطه‌ی ضعف این دیدگاه بیان کرد. این نکته حتی شاید بیانگر مشکلی دیگر باشد که آن هم کم‌تلاشی برخی از ما در شناخت و ایجاد ارتباط به کمک زبان رایج بین‌المللی است. به نظر من پویا نگه‌داشتن زبان فارسی در حیطه‌های تخصصی به کمک نوشتن و منتشرکردن در این زبان، و صد البته  همچنین در زبان انگلیسی که غیر ایرانی‌ها نیز بتوانند با کیفیت پژوهشهای انجام گرفته در ایران آشنا شوند، راه خردمندانه‌ای برای برای جستن و یافتن در پهنه‌ی میراث فرهنگی است. این نکته ی ظریف که بسیاری از ما هنوز می توانیم نوشته‌ی ابوالقاسم کاشانی در زمینه‌ی ساخت لعاب و سفال را برداریم و به کمک فرهنگ معین خوانده و تا حد زیادی مفهوم کلی آن را دریابیم، نشانگر پویایی و توانایی زبان فارسی در گستره‌ی 700 ساله است. در مقابل محروم بودن ما از متن اصلی کتاب "الجماهر" نوشته‌ی ابوریحان بیرونی یا آلمانی ها از کتاب “Der Metallica” نوشته‌ی گئورگ آگریکولا که هر کدام به زبانهای علمی بین المللی زمان خودشان نوشته شده بودند، سند دیگری است تا به این مساله دوراندیشانه‌تر فکر کرد.
مجله ی "پژوهه‌ی باستان‌سنجی" می‌تواند پاسخی کاملاً تخصصی به این نیاز باستان‌سنج‌ها، مرمتگران و باستان‌شناسان باشد. در زبان پدیده‌ی خودکامگی جای ندارد و کاربران زبان هستند که در طول تاریخ هویت یک زبان را شکل می‌دهند، اما این خمیرمایه‌ی زبانی و تجربه‌های کاربران نیاز به بستری مناسب دارد تا به شکل مادی پدیدار شود و تداوم انتشار نشریاتی همچون این مجله می‌تواند زمینه‌ساز این تجربه‌ها باشد تا تاریخ زبان فارسی در آینده مثبت بودنشان را به قضاوت بنشیند.

مسلم میش مست نهی
تابستان 1395


کلیدواژه ها: مرمتگر | باستان سنج | پژوهه باستان سنجی | باستان شناسی | دانشگاه آزاد برلین | آلمان | مسلم میش مست نهی | Xrd | الجماهر | باستانسنجی | باستان | باستان سنجی | آرکئومتری | زبان فارسی | میراث فرهنگی |

دفعات مشاهده: 7412 بار   |   دفعات چاپ: 1036 بار   |   دفعات ارسال به دیگران: 0 بار   |   0 نظر


کلیه حقوق این وب سایت متعلق به پژوهه باستان سنجی می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2024 CC BY-NC 4.0 | Journal of Research on Archaeometry

Designed & Developed by : Yektaweb