نتایج مطالعات مستقیم و غیرمستقیم باستانسنجی در باستانشناسی
قادر ابراهیمی.
دانشجوی دکتری باستانشناسی پیش از تاریخ

باستان سنجی یا علم باستانشناسی(Archaeometry as techniques to Archaeology)، بهعنوان یک حوزه مستقل یا نیمهمستقل، مجموعهای از انواع تکنیکهای مختلف برگرفته از علوم دقیقه همچون فیزیک، شیمی، زمینشناسی، زیستشناسی و علوم مهندسی و زیرشاخههای شکلگرفته از این علوم است که اساس کار آن مطالعه دقیق و به معنای دقیق آن مطالعات آزمایشگاهی بر روی اشیاء یا محوطههای باستانشناختی بوده و به دنبال حل مسائل و چارهجویی در پاسخ به سؤالهایی است که بر خواسته از مطالعات باستانشناختی و ذهن باستان شناسان در جهت تعیین دقیق تاریخ حوادث و تحولات اجتماعی و تکنیکی و شناسایی منشأ مواد طبیعه مختلف، مطالعه ساختار و بافت مواد بکار رفته در اشیاء جهت دگرگونیهای زمانی و مقایسه تحولات فازی و غیرفازی در تکنیک ساخت اشیاء و همچنین مواد و موارد مختلف دیگر هست که در نهایت در کنار رویکردهای دیگر مطالعاتی باستان شناسان را در جهت دستیابی به ویژگیهای اجتماعی و تحولات کلان جامعهشناختی جوامع باستان یاری میرساند.
حوزه عمل و نتایج حاصل از مطالعات این رشته را با توجه به ارتباط آن با باستانشناسی و باستانشناس میتوان به دو روش مستقیم (نیمهمستقل) و غیرمستقیم (مستقل) تعیین و مجزا ساخت.
در روش نخست رویکرد مطالعه مستقیماً بر خواسته از سؤال باستانشناختی است که یک باستانشناس در مطالعه خود با آن مواجه است. بهطور مثال در یک کاوش باستانشناختی پژوهشگر با موادی مواجه است که از منطقهای دیگر یا نقطهای دیگر حاصل گشته و تعیین منشأ این مواد با توجه به ساختار و مواد موجود در ساختار آن باستانشناس را در نوع دستیابی جامعه مورد مطالعه به آن و همچنین ماهیت درون اجتماعی آن یاری میرساند. بهعنوانمثال منشأیابی ابسیدین های بدست آمده از یک کاوش باستانشناختی باستانشناس را در بازسازی ارتباطات درون منطقهای و فراتر از آن فرا منطقهای و رسیدن به ذهنیتی نزدیکتر به واقعیت از ارتباطات جامعه باستان یاری میدهد. بنابراین در این روش باستان سنج و تکنیکهای سنجشی آن درگیری مستقیم با مشغله باستان شناسان دارد.
روش دوم مطالعات این حوزه درگیری مستقیم با مشغله یک باستانشناس یا یک محوطه ندارد. بلکه به دنبال ابداع متریکهای مختلف اندازهگیری، روشهای مطالعاتی، جمعآوری و تدوین اطلاعاتپایه جهت فراهم ساختن مبناهای مقایسهای برای باستان شناسان است. اندازهگیری اختلافزمانی و یا اندوختۀ زمان(همان تاریخ) اشیاء باستانی یا اجسام استفاده شده در دوران باستان از اهم کارهای علم باستانشناسی و باستانسنجی است. برای این هدف از روشهای مختلفی استفاده میشود و هر روزه نیز روشهای جدیدی برای تاریخگذاری اجسام مختلف ارائه میگردد. ابداع روشهای جدید و دقیقتر تحقیق بر روی اشیاء، و فراتر از اینها جمعآوری نتایج آن برای ترسیم جداول زمانی و متریکهای مقایسهای برای منابع مختلف است. بنابراین در این روش باستان سنج با بکار گیری اشیاء مختلف و نه لزوماً باستانی به دنبال گردآوری مواردی میباشد که باستانشناس را برای امور مقایسهای، شناسایی، و منشأ یابی یاری دهد. جمعآوری نمونه حلقههای زیستی درختان و ترسیم دندروکرونولوژی منطقه از کارهای مورد مثال این قسمت از کار باستانسنجی میباشد. همچنین باستانسنجی با اهداف میانرشتهای در جهت جایگزینی روشهای جدید و دقیق برای سنج به مطالعه میپردازد. قابل ذکر است که در این حیطه است که رویکردهای مبانی معابانه باستانسنجی میتوان متبلور گشته و وی را در جهت رسیدن به اهداف مشخص رهنمود سازد.
حال مجله پژوهه باستانسنجی دانشگاه هنر اسلامی تبریز با در نظر گرفتن تمامی رویکردهای مطالعاتی مذکور در حوزه میراث فرهنگی و باستانشناسی کشور عزم به انتشار نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی بر روی اشیاء باستانی و غیره برداشته است تا با ایجاد فضایی علمی جهت انتشار اینگونه مطالعات، باستانشناسی ایران را از یک رویکردی توصیفی به رویکردی علمی و دقیقتر هدایت ساخته و باستان شناسان را با تکنیک های مطالعاتی بر روی یافتههای باستانشناختی آشنا سازد و نهایتاً آنها را در نیل به دستیابی به پرسشهای باستانشناسی خود یاری دهد.
قادر ابراهیمی/خرداد۱۳۹۵
|