گذری بر تاریخچه باستانشناسی علمی
فریبا مجیدی
کارشناس ارشد مرمت آثار تاریخی فرهنگی و تاریخی، مدرس دانشگاه
در توصیهنامه ۱۹۵۶ سازمان یونسک و باستانشناسی چنین تعریف شده است :
« باستانشناسی دانشی است که بهوسیله آن میتوان اطلاعات بسیاری از شواهد باستانشناختی را به دست آورد .» باستان شناسان در میان آثار و بقایای انسانی که در طی هزاران سال زندگی او بر روی زمین برجایمانده است به جستجو میپردازد تا از شیوههای زندگی, اعتقادات، باورها و آیینهای مذهبی, روابط سیاسی, اجتماعی, اقتصادی و فرهنگی انسان گذشته آگاهی یابد. این دانش مجموعهای از تکنیکها و روشها را در برمیگیرد. شیوههای مختلف مطالعاتی که با توجه به فکر و اندیشه متفاوت باستان شناسان، حوزههای گوناگونی را دربرمی گیرد همانند: تاریخ، فرهنگ، محلهای باستانی، عوامل اقلیمی, فنون و حرفهها, آیینها و باورهای مذهبی, معماری و هنر، خط و زبان. تعاریف متعددی هم که از باستانشناسی میشود ناشی از وجود همین مکاتب و اندیشههای متفاوت باستان شناسان از مکتب تاریخ فرهنگی گرفته تا باستانشناسی نوین است. علیرغم همهی این تفاوتها، باستانشناسی در اصل توصیف, تبیین و درنتیجه درک گذشته توسط باستان شناسان و آگاهسازی دیگران از تصورات آنان از اتفاقات گذشته است که میتواند گزارشی دقیق و علمی یا شرحی داستان گونه باشد.
دادههای باستانشناختی _ که برای تبیین و تفسیر آنچه این دادهها دلالت بر آن دارند ،وجود آنها لازم و ضروری است _ همان یافتهها و کشفیاتی هستند که بهطور عمده یا از کاوشهای باستانشناسی به دست میآیند و یا از طریق جستجو و بررسیهای میدانی. هر یافته حامل پیامها و ارزشهای گوناگونی در زمینههای فرهنگی، تاریخی، هنری و مانند آن بوده و به همین دلیل از اهمیت خاصی برخوردار است. این یافتهها در حقیقت مدارک، شواهد و اسنادی هستند که پایه و اساس مطالعات علمی را تشکیل میدهند و ماده خامی برای پژوهشها و تحقیقات دانشمندان فراهم میسازند .
لیکن بین دادهها و مدارک باستانشناختی تفاوت اساسی وجود دارد و آن این است که دادهها فقط حاوی اطلاعات خودشان بوده و نمیتوان آنها را بهخودیخود مدرک باستانشناختی بهحساب آورد . تنها زمانی این دادهها موردتوجه قرار میگیرند که در چارچوبی مشخص از مفاهیم قرار گرفته و بر اساس این چارچوب به طراحی روشها و فنون دست زده و سپس اطلاعات از آنها استخراج میشوند. به همین دلیل این دادهها بهتنهایی فاقد اهمیت و ارزش بوده و در همراهی با مدارک دیگر در یک مجموعه میتوانند پاسخگوی نیاز دانشمندان باشند. بهطورکلی انواع اطلاعاتی که یک باستانشناس برای تفسیر و تبیین مدارک بهدستآمده در بازسازی جوامع و فرهنگهای گذشته نیاز دارد به چهار گروه تقسیم میشوند :
الف ) اطلاعاتی از تکنیکهای ساخت، مواد مورد استفاده در آنها و ابزار و وسایل بکار گرفته شده در ساخت آنها، که به کمک تجزیهوتحلیلهای فیزیکی و شیمیایی انجام میشود .
ب ) اطلاعاتی که بر پایه مطالعه اقتصاد و شیوههای معاش آن جوامع و با کمک دانشهایی همچون استخوانشناسی یا جانورشناسی و گیاهشناسی صورت میپذیرد .
ج ) با کمک اطلاعات بهدستآمده از مطالعه مدارکی که در دو گروه قبلی ذکر شد آنها را در یک مجموعه فرهنگی تفسیر و تبیین نموده و به وجود چگونگی آن جامعه پی ببرد .
د ) اطلاعات غیرمستقیم که از طریق شواهد موجود در منابع دیگر دست به بازسازی تاریخی بزند .
مشاهده، تفسیر و تبیین مراحل سهگانه مطالعات باستانشناسی را تشکیل میدهند. مشاهده یعنی گردآوری مدارک از طریق کاوش و بررسی و تفسیر آن با مرتب کردن یافتهها و جایگزین کردن آنها در زمان و مکان و طبقهبندی آنها بهمنظور بازسازی تاریخ فرهنگ و شیوههای زندگی گذشته و مقایسه آنها با آثار مشابه و سرانجام تجزیهوتحلیل الگوهای بهدستآمده بهمنظور تبیین روند فرهنگی در آن محوطه .
از دهه ۱۹۶۰ دگرگونیهایی در شرح وظایف باستانشناس و تعریف علم باستانشناسی ایجاد گردید و یک هدف تازه یعنی تبیین روندهای فرهنگی درگذشته به کمک شیوههای ابتکاری جدید و استفاده از روشهای علمی بهسرعت جایگزین روشهای اولیه شد. مهمترین تحولی که در علم باستانشناسی اتفاق افتاد، استفاده از رشتههای علوم پایه در تبیین و تشریح یافتهها و دادههای باستانشناسی، گاه نگاری و تاریخگذاری مطلق، بررسیهای ساختارشناسی آثار و اشیاء باستانی، محیط دفن یافته ها و مانند آنها بود. علومی همچون شیمی، فیزیک، زیستشناسی، زمینشناسی و سایر علوم وابسته به آنها که در تلفیق با یکدیگر رشته باستانسنجی را پایهگذاری میکنند. حوزه باستانسنجی بسیار گسترده است و خود رشتههای فراوانی را شامل میشود. هریک از این رشتهها جوابگوی برخی از پرسشها در رابطه بازندگی انسان گذشته و ارتباط او با محیطزیست پیرامونش دارد که شامل موارد زیر است :
زمینباستانشناسی Geoarchaeology ، جانور باستانشناسی Archaeozoology، زمینشناسیGeology، ذره شناسی Micromorphology، گیاه باستانشناسی botaniqueَََََArchaeo، دیرین گیاهشناسی Paleobotany، گردهشناسی Palynology، دانه شناسی Carpology، زغال شناسی Anthracology ، صدف شناسی Malacology ، جانورشناسی Zoology، فسیلشناسی Paleontology قومشناسی Ethnology و قوم باستانشناسی Ethnoarchaeology و قومنگاریEthnography ، باستان زیستبوم شناسی Archaeobiology، باستانزیستشناسی Archaeology، باستان فلزشناسی Archaeometalorgy، باستان مینرالوژیArchaeomineralogy، ژئوفیزیک باستانشناسی Archaeogeophysics ، زبانشناسی Linguistics، انسانشناسی Anthropology، انسانشناسی جسمانی Phisical Anthropology، انسانشناسی فرهنگی و اجتماعی Cultural & Social Anthropology نام برد.
در این میان توجه به بعد زمان و اندازهگیری آن در باستانشناسی عاملی حیاتی در تفسیر و تبیین دوران پیشازتاریخ است . زمان به دو روش اندازهگیری میشود : گاهنگاری مطلق و گاهنگاری نسبی .
گاهنگاری مطلق بر اساس تاریخ دقیق Calendaric Dating و با استفاده از روشهای بهکاررفته در زمینشناسی و آزمایشات شیمیایی و فیزیکی انجام میشود.تاریخگذاری بر اساس کربن۱۴ C۱۴Dating ، دما پرتو سنجی Thermoluminesence ، حلقه شماری و تعیین سن درختان Danderochronolog ، پتاسیم _ آرگون Potassium_ Argon Dating ، اورانیوم Uranium Dating ، آبدیدگی ابسیدین Obsidian Hydration انجام میشود .
تاریخهایی را که با کمک روشهای علمی ذکرشده در بالا بهدستآمده است ، با محاسبه دوباره به کمک مدارک دیگر یا با همسنجیدن آنها در واقع تاریخ های مطلق به تاریخهای نسبی تبدیل میشود زیرا پس از این محاسبات تاریخ مورد بحث بر اساس نسبت مدارکی که در ابتدا برای تعیین آن به کار رفته و مدارک دیگری که برای همسنجیدن آن به کار رفته سنجیده می شود و به این ترتیب این تاریخ ها دیگر مطلق نیست .گاهنگاری بر اساس روش های ذکر شده در بالا تنها گستره ای از تاریخ را به دست می دهد و نه تاریخی واحد را و تاریخ نسبی شی یا واحد لایه نگاری در این گستره قرار دارد . تنها روش حلقه شماری درختان است که تاریخگذاری دقیقی را ارائه می دهد . گاهنگاری نسبی با استفاده از تفسیر و تبیین لایه های قرار گرفته بر روی هم یا لایه نگاری و تاریخ حد ابتدایی و حد انتهایی ، طبقهبندی آثار ، آگاهی از اقتصاد و تکنولوژی جوامع ، سبکهای هنری ، شیوههای تدفین ، شهرسازی و نقشه خانهها و شکل سفال و . . . توسط باستانشناس انجام میشود .
با توجه به نکات گفتهشده در خصوص اهمیت باستانسنجی، اینک ضرورت آن احساس میگردد که پژوهشهای مربوط به باستانسنجی در نشریهای ویژه، سوای نشریات باستانشناسی و مرمت ارائه گردند. وجود چنین نشریهای با دارا بودن توان علمی بالا میتواند اطلاعات موردنیاز دانشمندان و پژوهشگران رشتهها و علوم مختلف را در اختیار آنان قرار دهد.خوشبختانه نشریه پژوهه باستانسنجی امروز این امکان را برای باستان شناسان، پژوهشگران و دانشمندان این حوزه، به وجود آورده است.
فریبا مجیدی / خرداد ۱۳۹۴