سودابه یوسف نژاد
دانشجوی دکتری مرمت اشیاء تاریخی و فرهنگی، دانشگاه هنر تهران.
اندیشهی جستجوگر انسان آگاه پیوسته در راه شناخت حقیقت در تکاپوست؛ چنانکه بنیان همهی پژوهشهای علمی را میتوان بهنوعی تلاش انسان برای یافتن حقیقت دانست. انسان در جهان پیرامون خود با پرسشهای بسیاری روبروست و در دایرهی علاقمندیهای خویش به گزینش و کنکاش برای یافتن پاسخ آنها برمیخیزد؛ و این توان علمی و هوش و فراست اوست که آمیخته با ابزارمندی، راه را بهسوی دانستن حقیقت میگشاید.
طرح پرسشهای علمی در مورد آثار تاریخی- فرهنگی در مقام شواهد تکرار ناشدنی زمان، و شیوهای که پژوهشگر را برای یافتن پاسخهای آنها به جنبش و تعالی وا میدارد، بهعنوان رهیافتی در پاسداشت و نگهداری میراث فرهنگی این مرز و بوم، ارزشمند و قابل ستایش است. در این میان باستانسنجی را میتوان دانشی کارآمد، مرتبط با سایر علوم در باستانشناسی دانست که مشاهدهی دقیق و تجزیه و تحلیل برای رسیدن به شناخت را در بسیاری از آثار تاریخی-فرهنگی ساخته شده از مواد آلی و معدنی مختلف بنیان مینهد. این علم در رویارویی با آثار تاریخی-فرهنگی، با آغازگری پرسشهایی بنیادین دربارهی زمان، مکان، فنون ساخت، مواد بهکار رفته و کاربرد آنها، راه را برای دستیابی به شناخت علمی میگشاید. بدین قرار با تمرکز بر گوناگونی مواد و مصالح و فناوریهای بهکار رفته در آثار گذشته، میتوان گفت، باستانسنجی روش علمی فراگیری است که در بطن خود ابزارمندی و کنجکاوی انسان برای شناخت گذشته را در بر دارد؛ که با پیمودن طریق علمی، از مشاهدات و بررسیهای اولیه در اثر تاریخی تا کاربرد انواع روشهای پیشرفتهی دستگاهی به منظور تجزیهی شیمیایی و شناسایی مواد را فرا میگیرد. رهیافتی با تمرکز بر پاسخ پرسشهایی که دستیابی به آنها علاوه بر روشنگری در نکات نهفته و ناشناختهی گذشته، نقش اساسی و غیر قابل انکاری را در برنامهریزی برای نگهداری و حفاظت علمی آثار تاریخی میتواند برعهده داشته باشد. پایه و اساس چنین گسترهای که وسعت آن تابع تنوع مواد گوناگون بهکار رفته در آثار تاریخی است، تعامل و همکاری میان رشتههای مختلف علوم را میطلبد. اتّحادی با محوریت اثر مورد مطالعه، که دغدغهی اصلی آن یافتن حقایق علمی است. همافزایی گرایشهای مختلف علوم در باستانسنجی در سایهی مدیریتی آگاهانه، و تعاملی همگرا نتایج ارزشمندی را در رمزگشایی و شناخت علمی پیشینهی چندین هزارسالهی فنّی – باستانی کشور و شناساندن و درک شاخصههای ارزشمند آن برای برنامهریزیهای حفاظتی خواهد داشت.
تهران، آبان ماه 1395